5/23/2006

از فلسفه تا فرم
نمي دانم براي ديگران چگونه است اما براي من فرم بيشتر از آن كه يك فعاليت هنري باشد يك حركت فلسفي است.بيشتر از چون و چرايي مي آيد تا از تامين يك نياز زيبايي شناسانه. شايد زيبايي را آنجا مي دانم كه يك برداشت ذهني تبديل به يك حركت ملموس عيني مي شود. آيا زيبايي بدون غناي فلسفي در پس آن مفهومي دارد؟ كسي چه مي داند! شايد هم دارد.

اولين تغييرات
در پروژه هايي كه اين روزها دارم بطور مستقيم به سراغ رياضيات نمي روم. مي گذارم طرح اصلي بصورت آزاد شكل بگيرد. دنبال الگوهاي طبيعي مي گردم. سعي مي كنم فرمها را همين دور و بر خودم كشف كنم. روي بدن آدمهايي كه از جلو ام رد مي شوند يا درختهايي كه در برابر باد خم و راست مي شوند. بعضي وقتها با دليل و بعضي وقتها هم بدون دليل يك فرم را در ارتباط با يك كنش مرتبط با طبيعت انتخاب مي كنم. در اين موقع فرمها اغلب خيلي پخته نيستند. آنها را اتود مي كنم. طولاني و با حوصله. بعد نوبت به رياضيات مي رسد، در آخرين لحظات طراحي. همه چيز را از كانال رياضيات مي گذرانم. اگر فرمي از اين كانال عبور نكرد مشكلي وجود دارد. همه چيز را از آغاز شروع مي كنم.

5/22/2006

معلمي براي تمام فصول
خيلي وقتها يادم مي رود كه اين روزها كمتر معلم هستم. خيلي وقتها فراموش مي كنم كه اين حرفها را براي اينكه از ياد نروند دارم مي نويسم و مشغول درس دادن نيستم. بخصوص ياد داشتهاي "فرم" آدم را ياد گوشزدهاي معلم هاي سر كلاس مي اندازد. آدم هر چقدر هم بتواند راحت رفتارهايش را عوض كند، اصلا برايش آسان نخواهد بود كه خودش را تغيير دهد.

طراحي فرم، يك فرايند خلاقه است
طراحي فرم از خلاقانه ترين بخشهاي يك پروژه طراحي صنعتي است. خيلي وقتها احساس اين قسمت را به پيش مي برد. خيلي وقتها فرم باعث رشد ديگر عملكردهاي يك محصول و باعث ارتقاء جدي محصول از سطحي به سطح ديگر مي شود. فرم از اصلي ترين ابزارهاي تعريف مخاطب -از نظر سن و سال، جنسيت و غيره - است. فرم از مهمترين ابزارهاي تشويق خريدار به خريدن است. در واقع اين فرم است كه مي فروشد. فرم ملموس ترين وجه يك محصول در ارتباط با استفاده كننده يا مصرف كننده است. فرم مناسب را مي توان تضمين كننده ارتباط طولاني مخاطب با محصول دانست. فرم نزديك ترين وجه يك محصول صنعتي با دنياي هنر محض است. فرم يك بعد ارزشمند و غير قابل انكار ارتباط مستقيم بين طراح و استفاده كننده به شمار مي رود.

5/21/2006

مطالعه فرم
طراحي فيگوراتيو مهمترين قدم در راه شناخت فرم است. چگونه محصولاتي براي انسان طراحي كنيم در حالي كه او را نمي شناسيم؟ شناخت بدن انسان مهمترين قدم در راه آشنايي با ضروريات حل صورت مساله هاي طراحي صنعتي است. تفاوتهاي اندامي بين زن و مرد، محدوديتها و ويژگي هاي هر يك و نيز تناسبات و وجوه ممتاز هر يك از اصول طراحي براي آنهاست. بسياري اوقات كه طراجي بر مبناي تفكيك جنسيتي انجام مي پذيرد _يا تفكيك سني و غيره - اين دانش و تجربه فرم است كه به عنوان ابزار قدرتمند طراحي عمل مي كند و پروژه را به پيش مي برد.مطالعه فرم يك فرايند دراز مدت برنامه ريزي شده است. كاري كتابخانه اي نيست. راهي عملي و كارگاهي و مبتني بر ديدن و چشيدن است.

دنياي فرم
درك دنياي فرم از توجه به آنچه كه هستيم شروع مي شود. دستها و پاهايمان، تك تك اجزاي بدن و اندامهايمان و ارتباطات و اتصالات بين آنها درسهاي فوق العاده فرم هستند. آنها را كپي كنيم. از آنها در طراحي چيزهاي ديگر - حتي نامربوط - استفاده كنيم. چيذمان بين آنها را عوض كنيم تا نتايج جديد خلق شود. براي صورت مساله هاي قديمي راه حلهاي تازه پيشنهاد كنيم. فرم را نخست مطالعه و بعد خلق كنيم. طراحي بدون مطالعه چيز سودمندي به دست نخواهد داد.

5/15/2006

كاراكتر فرم
كاش بجاي اين كه خط ها را به دو دسته مستقيم و منحني و امثال آن تقسيم كنيم بگوييم خطوط اصيل و خطوط بي هويت. تركيب بندي اصيل و تركيب بندي بي هويت.
اين اصالت به معناي تكراري بودن و گرفته شدن از يك منبع قديمي نيست. اصالت در فرم به معناي برخورداري از يك پشتوانه فلسفي است. در كنار هر طرح صفحه اي يا صفحاتي توضيح نوشتاري لازم است در بيان چند و چون و چرايي بكار بردن هر عنصر. طرح اصيل طرحي است كه ذهني هوشمند و آگاه آن را خلق كرده باشد و عنصر شانس و اتفاق تنها تكميل كننده زيبايي و رشد دهنده موقعيت آن باشد.

فرم و رنگ
اغلب فرم و رنگ را در كنار يكديگر اما بدون ارتباط مستقيم ارزيابي كرده ايم. تحليل ما از فرم گاهي اوقات تحليلي و گاهي هم رياضي بوده است. اين در حالي است كه بررسي رنگ را در قالب روانشناسي ترجيح داده ايم. آيا رنگ هم مي تواند تركيب رياضي پيدا كند؟ آيا در اين تركيب رياضي مي تواند در كنار فرم ساختار مشترك بيابد؟ چطور مي توان تركيب بندي مشترك فرم و رنگ را در ساختارهاي رياضي تعريف و تحليل كرد؟ اگر اين كار شدني باشد تاثيرات آن تا كجا امتداد خواهد يافت و كدام حيطه هاي زندگي را تحت تاثير قرار مي دهد؟

طراحي فرم
مسير طراحي فرم يا از رياضيات مي گذرد يا از طبيعت. تفكر تناسبات طلايي معتقد است كه فرمهاي طبيعت هم از دامن رياضيات برخاسته اند. پس طراحي فرم خاستگاهي جز رياضيات نمي شناسد.
طراحي طبيعت مملو از فرمهاي پر قدرتي است كه طراحي پيشرفته اي دارند. در بعضي از آنها پيچيدگي هاي ضروري وجود دارد كه از قواعدي مثل "طراحي براي بقا" و "طراحي براي رشد" منشا مي گيرد. در عمق اين پيچيدگي ها رياضيات پنهان مي شود تا نفس طبيعت بروز و جلوه پيدا كند. طراحي با الهام از طبيعت يك راه ميانبر است براي فرار از پيچيدگي هاي رياضيات پيشرفته كه اغلب هم نتايج فوق العاده اي در بر دارد. گرچه نبايد فراموش كرد كه: در پس همه اين گفتگوها رياضيات است كه فرم را تعريف مي كند.

فرم و عملكرد
فرم يكي از عملكردهاي محصول است. بعضي وقتها مي گويند فرم تابع عملكرد است يا بر عكس. در اين گفتگو مشكلي نهفته است. راه حل بسياري از مسائل طرح از "فرم" مي گذرد. به عنوان مثال اغلب شكل ارگونوميك را از طريق فرم خلق مي كنيم. در صنعت چيني اين فرم صحيح است كه پايداري شيء در كوره را ضمانت مي كند. فرم يكي از عملكردهاي تضمين كننده فروش است. فرم بدون شك يك عملكرد است.

كوچك زيباست
هر عنصري در كوچكترين حجمي كه هنوز تماميت و تعريف خود را حفظ كرده باشد به كمال زيبايي خود نزديكتر است. حجم اضافه بدون شك چيزي است كه اگر حذف شود به تماميت موضوع لطمه اي وارد نخواهد آمد. پس در ادامه ساده زيباست و به همان قاعده حذف مي شود تا طرح در تماميت خودش باقي بماند.

ساده زيباست
اين يك قاعده است. هر پيچيدگي غير ضروري و هر عنصري كه در صورت حذف شدن لطمه اي به كليت جسم وارد نمي آورد لطمه است براي رسيدن به كمال مطلوب. توجه به سادگي در نظر گرفتن ديدگاه هاي مينيماليستي در طراحي نيست. رسيدن به تماميت طرح است. طرحي كه گوياي جامع نياز نهفته در صورت مساله باشد بي كم و كاست و بي گفتگوي اضافه.

5/14/2006

رشته اعداد فيبوناچي
رعايت تناسبات طلايي بين اجزاي يك مجموعه بسيار آسان است. تنها كافيست اين تناسب با رابطه بين دو عدد در رشته اعداد فيبوناچي متناظر باشد. رشته اعداد فيبوناچي از اين هم ساده تر است. با قاعده حاكم بر اين رشته اعداد توجه كنيد:
"هر عدد برابر مجموع دو عدد پيش از خود است."
بنا بر اين:
1و1و2و3و5و8و13و21و...
امتحان كنيد. نتيجه فوق العاده خواهد بود.

تناسبات طلايي
كتاب Geometry of Design ثابت مي كند كه پايدارترين طراحي ها از درون قواعد زيباييي شناسي طلايي آفريده شده اند. طبيعت در اين ميان برترين آنهاست. خالق طبيعت چيزي را خارج از دايره تناسبات طلايي بوجود نياورده است. چرا آنچه طراحي مي كنيم را آگاهانه در اين چهار چوب ساده قرار نمي دهيم؟

فرم و تناسبات
اصالت فرم از تناسبات منشاء مي گيرد. نهايت تناسبات را در تناسبات طلايي مي بايست جست و جو كرد. درك تناسبات طلايي به كمك رشته اعداد "فيبوناچي" آسان مي شود. عجيب است كه زيبايي شناسي به اين آساني از رياضيات مي گذرد.