سیاه چاله ها
بسته های کوچک دانش، قوی ترین جذب کننده ها هستند. دانش دانش را می طلبد تا کامل و کامل تر شود. وقتی آنچه از ماده و انرژی در کائنات وجود دارد از دانش ساخته شده است، بدون شک توسط دانش هم ربوده می شود. آیا سیاه چاله ها را هسته های متمرکز دانش می توان فرض کرد؟ دلیل این که توده شگفت آوری از ماده می تواند تحت قانون سیاه چاله به اندازه باور نکردنی کوچک شود، کاهش فاصله بین ذرات تشکیل دهنده آن نیست. آنچه از ماده و انرژی در دام دانش مطلق بیافتد به ذات نخستین خود باز می گردد و از دام فضا/زمان آزاد می گردد. سیاه چاله ها، ابزارهای دانش مطلق هستند برای دوباره گرد هم آوری پلیدی و بی نظمی صورت گرفته از گناه نخستین. روزی آخرین واحد از ماده و انرژی به دل آخرین سیاه چاله فرو خواهد رفت تا چیزی جز دانش مطلق و پاکیزه وجود نداشته باشد.

وارونگی
در دل هر قطره از دانش، اثری از وارونگی نهفته است. هر قاعده و قانونی و هر درست و غلطی می تواند در موقعیت بخصوصی دیگر گونه باشد. وقتی دانش به انرژی دگردیسی می یابد این ذات را حفظ می کند تا مجموع انرژی های موجود در کیهان همیشه صفر باشد. تغییر شکل ماده به انرژی هم نمی تواند این اثر ذاتی را تغییر دهد. در مقابل هر ذره ای از ماده، ذره ای از ضد ماده وجود دارد. به عبارت دیگر برآیند کل کائنات چیزی بیشتر از صفر نیست. این صفر به معنای هیچ نیست بلکه به معنای گریز از ماهیت فضا/زمان است.

تغيير
هميشه درست همانوقت كه از تغيير مي هراسم به آن نياز دارم.

تحسين
هيچ چيز دشوارتر از كار كردن در فضايي بدور از تحسين و تشويق نيست. اگر ديگران اين هديه را به تو نمي دهند آستينها را بالا بزن. سيستمهاي بدوي معمولا در تقدير از همكارانشان خسيس هستند. كارفرمايان بدوي به تصور بدهكار شدن در برابر همكاران تشويق شده از اين كار سر باز مي زنند. خودمان، خودمان را تشويق كنيم.