5/20/2009

آزادی از بستر آرامش بر نخواهد خواست.
هیچکس نمی تواند از آزادی هم آرامش طلب کند.
آزادی مسیری از طلب کردن و بدست نیاوردن است.
این حرکت کردن و بدست نیاوردن است که فضای رشد خلق می کند.

وقتی فضای انتخاب و بستر آزادی فراهم باشد چه عشق و چه اشتیاق. چه تفاوت دارد؟
واگر جای انتخاب و ازادی خالی است چه اهمیت داردکه نه عشق حضور خواهد داشت و نه اشتیاق بکار خواهد رفت.

عشق یا اشتیاق؟
اشق یا عشتیاق؟

5/12/2009

چقدر زیباست وقتی که کسی در نهایت آزادی و اشتیاق مرا انتخاب می کند.
انتخاب می کند که دوست، معلم، پدر، همسر یا همکارش باشم.
همنشینی آزادی و اشتیاق چه دلفریب و شگفت خواهد بود.

آیا آنچه هستیم را انتخاب کرده ایم؟ آیا انتخاب می کنیم؟ اگر نه چگونه بودنی را انتخاب می کنیم؟ اغلب می ترسیم از فکر کردن به این که اصلا انتخاب خودمان نیستیم. وقتی لیاقت انتخاب خودمان را نداریم چطور در دیگران شوق انتخاب کردن بوجود آوریم؟ عجیب نیست که دیگران مشتاق ما نیستند.

5/11/2009

هر معیاری که انتخاب را محدود می کند بخشی از سنت است و هر عاملی که بستری شود برای گسترده کردن دایره انتخاب، بخشی از مدرنیته.
سنت محکوم نیست اما مسیر انسان به ناچار رو به گستردگی است.

اگر در انتخاب آزاد نیستیم، اندیشه انتخاب را هیچکس نمی تواند از کسی بگیرد.

5/10/2009

بجای سبک و سنگین کردن می شود انتخاب کرد.
در سبک و سنگین کردن فضای خوب و بد، بدتر و بهتر و درست و غلط هست.
در انتخاب فقط انتخاب هست، ورای همه معیارها و شرایط.

Labels:

راه را انتخاب کنیم و از نتیجه آزاد شویم.