9/23/2007

انتخاب عجیب
بزرگترین گرفتاری وقتی بروز پیدا می کند که گروهی از آدمها انتخاب کنند که دیگر خلاق نباشند.
واقعا چنین جامعه ای وجود دارد؟
جامعه ای که مردمش تحمل افکار متفاوت را نداشته باشند.
جامعه ای که قدرت تغییر عادات و آدابش را نداشته باشد.
جامعه ای که معیارهای غیر قابل اصلاح و تغییر برای درست و غلط و برای خوب و بد داشته باشد.
جامعه ای از مردمان دروغگو.
و
جامعه ای پر از مردمی منتظر که کس دیگری از راه برسد و غلطها را درست کند.
چنین جوامعی انتخاب کرده اند که خلاق نباشند.

خلاقیت در گروه
انسان یک موجود اجتماعی است. انسان یک موجود خلاق است. خلاقیت انسان خارج از ابعاد اجتماعی او بطور کامل بروز نمی کند. خلاقیت گروهی سطح بسیار بالاتری از خلاقیت را تعریف می کند. در گروه های خلاق، اعضای گروه حمایت گر دیگر اعضا در خلق و پرورش ایده ها هستند. این حمایت، بزرگترین بستر بروز ایده های خلاق است.

9/22/2007

مسیر آغاز کردن
آغاز دوباره به معنای فروپاشیدن گذشته نیست. آغاز دوباره به معنای زیر سوال بردن و محکوم کردن گذشته هم نیست. آغاز دوباره به معنای تجدید عهدی است با انچه که هستیم، با معنی انسان بودن. آغاز دوباره به معنای پذیرفتن مسئولانه این معناست. انسان متولد شد که نخست تجربه کند، سپس شگفت زده شود و در انتها نگاه تازه ای خلق کند. آنکه در محدوده تجربه یا شگفتی می ماند انسان کاملی نیست. بگذاریم مسیر تجربه، شگفتی، خلاقیت بر ساعتها و لحظه هایمان حاکم باشند. فقط کمی بیشتر انسان باشیم. لذت واقعی انسان بودن همین نزدیکی است.

دوباره آغاز کنیم
هر لحظه، شروع دوباره زندگی است. پذیرفتن ریسکها، حتی بزرگترین آنها کار دشواری نیست. مگر چه چیزی را از دست می دهیم؟ مگر مالک چه چیز هستیم که از دست دادن آن نگرانمان می کند؟ واقعا بجز کمی وقت مالک چه چیز دیگر هستیم؟ بگذاریم ریسکها زندگی را مهیج تر و متفاوت تر کنند. آغاز دوباره، همیشه بزرگترین ریسک است. همیشه و هر لحظه دوباره اغاز کنیم. در آخرین لحظه زندگی حسرت کارهای نکرده و جاهای ندیده و تجربیات نداشته، بزرگترین حسرتها خواهند بود. تعدادشان را به حداقل برسانیم. چه کسی موقع مرگ حسرت می خورد که به جای یک میلیون دلار، دو میلیون دلار پول ندارد؟

9/15/2007

حرکت به سوی مدرنیته
آدمها در یک جامعه مدرن تربیت شده اند که اماده پذیرش تغییرات باشند. این بر خلاف جوامع سنتی است که آدمها تربیت می شوند تا با پیش فرضهای بسیاری با مسائل دنیای پیرامون مواجه شوند. هر چقدر پیش فرضهای آدمها در مواجهه با مسائل بیشتر باشد، دامنه خلاقیت آنها در ایجاد پاسخها محدودتر خواهد بود. در یک جامعه مدرن مجال بسیار بیشتری برای شکوفایی هنر و صنعت وجود دارد. راههای این شکوفایی در جوامع سنتی بسیار طولانی تر خواهند بود. طبیعت انسان راه های کوتاهتر را ترجیح می دهد. پس حرکت به سوی مدرنیته از دیدگاه خلاقیت محتوم است.

مدرنیته
جوامع چاره ای جز مدرن شدن ندارند. حرکت آنها از سنت به مدرنیته هر چقدر کند و پر حاشیه باشد، باز هم سمت و سویی جز مدرنیته نخواهد داشت. مدرنیته را می توان باشگاه آزادی های فردی نامید. در این باشگاه هیچ چیز به اندازه خلاقیت رشد نخواهد کرد. سمت و سوی یک جامعه سنتی هم یک آینده مدرن است. این در ذات تغییرات اجتماعی نهفته است. گاهی بعضی فکر می کنند می توان با اشکال تراشی هایی این حرکت را کند کرد. اما این موانع، حرکت به سوی مدرنیته را تنها به خفا می راند. این حرکت زیر پوستی جامعه را غیر قابل پیش بینی می کند. اما هیچگاه این حرکت به سکون مبدل نمی شود.

9/09/2007

دقت
دقیق بودن صفت مثبتی است. افراط در دقت اما موضوع دیگری است. هر موضوع انسانی یک گستره محدودی از تغییر در پیرامون خود دارد. اصرار به دستیابی به دقتهای بی نهایت و تلرانسهای صنعتی، در موضوعات انسانی نمی گنجد. همیشه یک حاشیه ای از نسبیت موضوعات انسانی را احاطه کرده است. پذیرش این موضوع زندگی را انسانی تر می کند.

آدم خلاق
آدم خلاق آدم سخت گیری نیست اما بسادگی هم از کنار هر مساله ای عبور نمی کند.
آدم خلاق آدمی است شفاف، جسور، صاحب دیدگاه شخصی و گوشهایی که گفتگوی هر کسی را فرصتی می دانند برای خلق ایده های جدید. آدم خلاق در فضای امکان زندگی می کند. فضای امکان فضای فرصتهاست. برای هر کسی و هر چیزی. برای آدم خلاق هیچ پاسخ منفی از قبل آماده شده ای وجود ندارد.

9/08/2007

آدم خلاق
آدم خلاق موجود عجیبی است. او نخست با متمرکز نشدن بر هیچ چیز می تواند وسیع ترین حیطه های موضوعی و فکری را غواصی کند و سپس با متمرکز شدن بر اصل موضوعی که یافته می تواند آن را به بهترین شکلی تفسیر و شناسایی کند. آدم خلاق این تمرکز و بی تمرکزی را یکجا دارد و این شعبده طبیعت است. آدم خلاق در دنیای ندانستن غوطه ور است و مساله و مشکل را در نگاهی بدون دانش، کنجکاو و کودک مسلک می نگرد. به گونه ای که کوچکترین پیش زمینه و قضاوتی در مورد آن ندارد. اما در هنگام ارزیابی و تصمیم گیری همچون دانشمندی مادرزاد به جست و جوی اطلاعات می شتابد و آنچه از دانش مرتبط با مساله وجود دارد وامی کاود و جمع می کند تا پاسخی در اوج خلق شود.