آزادی از بستر آرامش بر نخواهد خواست.
هیچکس نمی تواند از آزادی هم آرامش طلب کند.
آزادی مسیری از طلب کردن و بدست نیاوردن است.
این حرکت کردن و بدست نیاوردن است که فضای رشد خلق می کند.
آزادی از بستر آرامش بر نخواهد خواست.
وقتی فضای انتخاب و بستر آزادی فراهم باشد چه عشق و چه اشتیاق. چه تفاوت دارد؟
چقدر زیباست وقتی که کسی در نهایت آزادی و اشتیاق مرا انتخاب می کند.
آیا آنچه هستیم را انتخاب کرده ایم؟ آیا انتخاب می کنیم؟ اگر نه چگونه بودنی را انتخاب می کنیم؟ اغلب می ترسیم از فکر کردن به این که اصلا انتخاب خودمان نیستیم. وقتی لیاقت انتخاب خودمان را نداریم چطور در دیگران شوق انتخاب کردن بوجود آوریم؟ عجیب نیست که دیگران مشتاق ما نیستند.
هر معیاری که انتخاب را محدود می کند بخشی از سنت است و هر عاملی که بستری شود برای گسترده کردن دایره انتخاب، بخشی از مدرنیته.
بجای سبک و سنگین کردن می شود انتخاب کرد.
Labels: یاد فرهاد غریب به خیر