7/20/2013

سخت نگیر


وقتی سخت نمی گیریم دنیا خلاق تر می گذرد.

8/16/2009

I divide people into two major categories: Free mind peoples and Ideologists. For a free mind man, each choice is a possibility. There is no default for him in good and bad, and right and wrong. An ideologist is someone who has detailed defaults in right and wrong and preformed boundaries to clarify good and bad. There is no possibility for him/her to have a conscious and free choice. In front of the opposite mind, an ideologist disarms soon and there would be nothing for him except violence.
No doubt, you may not find selfishness in the atmosphere of a free mind. In this way I categorize selfishness among ideologists. This seems not far from truth. Ideology of a selfish is himself. You can disarm him, choosing an opposition stand and force him to come into violence. This never means he is good or bad because you are looking at him from a free point of view.

8/12/2009

آزادی بخودی خود کامل یا کافی نیست. وجود آدمهای مخالف آزادی و وجود فضای رعب و وحشت است که ارزش ذاتی آزادی را نمایان می کند.

روزی از راه رسید
که تو تصمیم گرفتی بروی
تازه و ساده و نرم

بی تو تنهایی و دلتنگی و غم
و دل آشوب عبورت مانده است.

چمدانت بسته است
چشمهایت نیز
و لبانت بی گفت

مهرنازم، نازم
لمس کن روحم را

7/08/2009

کافیست به تلاش خودخواه برای رسیدن به خواسته اش واکنش مناسب و به هنگام نشان ندهیم. آنگاه در خلق فاجعه و جنایت سهیم خواهیم بود. آدم خودخوام هیچگاه ابعاد فاجعه ای را که آفریده درک نمی کند. چون اصلا نگاهش به آنچه اتفاق افتاده نیست. او سرگرم خودش است.

به تازگی آموخته ام. خیلی تازه
برای مرتکب جنایت شدن یا خلق فاجعه کردن لازم نیست آدم بدی باشی. خودخواه بودن کافیست.

6/27/2009

بسیاری اوقات فراموش می کنیم که هدف گفتگو اثبات برتری و درستی گفتار یکی از طرفین نیست. اصلا برنده شدن یکی از طرفین و محکوم شدن دیگری ارزشی ندارد و هیچ چیزی را ثابت نمی کند. هدف گفتگوی آزاد، رشد از طریق آشنا شدن با فضای یک اندیشه متفاوت است. تفاوت آدمهای آزاد اندیش و ایدئولوژیست در این است که آدمهای آزاد اندیش چنین رشدی را باور دارند و آدمهای ایدئولوژیست نمی توانند حتی امکان آن را تحمل کنند. بدین ترتیب بطور طبیعی ایدئولوژی در انتها به دیکتاتوری می رسد.

انسان ایدئولوژیک بدون شک در مسیر خشونت است چون بسیاری از استدلالهایش در فضای گفتگوی آزاد پذیرفته نمی شوند. آزادی شرط گفتگو است. نخستین شرط آزادی گفتگو نیز پذیرفتن مبانی متفاوت در اندیشه و استدلال است.

وقتی اندیشه دچار کاستی و خلل است گفتگو شکل نمی گیرد. مسائل نمی توانند لاینحل بمانند. مساله ای که از طریق اندیشه و گفتگو حل نشود فضا را به خشونت می کشد. آدمهای بدون اندیشه همیشه در زمینه ذهنی خشنی زندگی می کنند.
اما گاهی اوقات یک اندیشه بیمار قادر است چهره ای خشن بخود بگیرد تا فضای گفتگو را منهدم کند. او می داند در فضای گفتگوی آزاد شکست می خورد، بنابراین خشونت انتهایی را در ابتدا خلق می کند که نخستین امتیاز را گرفته باشد.

6/23/2009

یک شاخص مهم تمامیت آینده است. وقتی که سالها پس از تصمیم گیری بر می گردیم و با خوشنودی به آنجه کردیم نگاه می کنیم. همان که می بایست اتفاق می افتاد و افتاد.

آدم آزاد با خودش در تمامیت است. او مسئول گفته ها و نوشته ها و اعمالی است که انجام می دهد. سه شاخص آزادی، تمامیت و مسئولیت هر انسانی را در مسیر شگفت انگیزش به سوی خودش نگاه می دارد.

آزادگی آنجاست که نتوانند دین و هر آنچه در مرزهای اعتقادات و باورها و علاقمندی های توست را دستاويز تسلط به تو کنند.

6/22/2009

خداوندا چقدر ضعیف و بیچاره ای! از هنگامی که متولد شده ای بازیچه دست دین فروشان و قدرتمندان، دروغگویان و حقه بازان بوده ای. برای یک بار هم که شده اندکی نیرومندی به خرج بده، درست و غلط و خوب و بدت را بردار و از زندگی ما بیرون برو. آنگاه خواهیم دانست که با این جماعت چه کنیم.