آزادي
خداوند در آزادي وجود دارد. وقتي خداوند حق انتخاب را در اختيار انسان گذاشت، در واقع به او آزادي داد. خداوند انسان را در رد و قبول خداوندي خودش هم آزاد گذاشت. خداوند انسان را در رد و قبول آزادي هم آزاد گذاشت. خداوند گستره آزادي انسان را در هيچ حصاري محدود نساخت. او را براي تجربه و حركت و پويايي و درك هر چيزي مختار كرد. شايد زمان، تنها محدوديت انسان، او را از تجربه همه اتفاقات محدود مي كند و اين زيباست. چون انسان بي زمان يعني انسان بدون پروژه. كساني كه هيچ پروژه اي براي انجام دادن ندارند چگونه ممكن است رشد كنند؟
<< صفحه اصلی